Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، این روزها کودکان و نوجوانان به داستان های تخیلی و فانتزی علاقه زیادی نشان می دهند ریک ریوردان یکی از نویسندگانی است که به این علاقه اهمیت داده است .

ریک ریوردان (Rick Riordan)، با نام کامل ریچارد راسل ریوردان جونیور، ۱۵ ژوئن ۱۹۶۴ در سن آنتونیو تگزاس به دنیا آمد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
دوران کودکی‌اش را در تگزاس گذراند.  در دانشگاه، در رشته‌های زبان انگلیسی و تاریخ درس خواند و زمانی که تحصیلاتش را به پایان رساند، تصمیم گرفت شغل معلمی را انتخاب کند.  معلمی که نویسنده شد ریک ریوردان به‌مدت پانزده سال در دبیرستان تاریخ، اساطیر یونانی و زبان درس می‌داد.  اما عشق به نوشتن در وجودش همیشه زنده بود. ویراستار مجله‌ی مدرسه بود و بار‌ها داستان‌هایی نوشته بود و برای ناشران ارسال کرده بود، اما تلاشش نتیجه‌ای نداشت. علاقه به پسر آغاز نویسندگی تولد فرزند ریک ریوردان که به اختلال خوانش‌پریشی مبتلا بود، احتمالاً همان نقطه‌عطفی است که در زندگی حرفه‌ای او به‌عنوان نویسنده در جست‌وجویش هستیم. پسرش هم مانند پدر، به داستان‌های اسطوره‌ای و خدایان یونان علاقه‌مند بود و از پدر می‌خواست تا قصه‌های این‌چنینی برایش تعریف کند.  ریک ریوردان برای خوشحال کردن پسرش، شروع به نوشتن کتابی کرد که شخصیتش در همان دوران نوجوانی متوجه می‌شود پسر یکی از خدایان است. به این ترتیب، «پرسی جکسون» متولد شد، پسری با ویژگی‌هایی درست مانند فرزند خودش.  معرفی بهترین کتاب‌های ریک ریوردان ریک ریوردان داستان‌های اسطوره‌ای و افسانه‌ای را با ماجرا‌هایی امروزی درمی‌آمیزد و نتیجه مجموعه‌کتاب‌هایی است که مخاطبانی در سراسر جهان دارد؛ چه آن‌هایی که به داستان‌های اسطوره‌ای و فانتزی علاقه دارند و چه آن‌هایی که دوست دارند از یک رمان ماجراجویانه لذت ببرند. مجموعه‌ی مگنس چیس (Magnus Chase and the Gods of Asgard)، مجموعه‌ی پرسی جکسون (Percy Jackson & the Olympians)، مجموعه‌ی قهرمانان المپ (The Heroes of Olympus) و مجموعه‌ی آزمون‌های آپولو (The Trials of Apollo) از کتاب‌های پرطرفدار ریک ریوردان هستند. کتاب پرسی جکسون  ۱: دزد آذرخش (The Lightning Thief) اولین جلد پنج‌گانه‌ی پرسی جکسون در سال ۲۰۰۵ چاپ شد. پرسی که به خوانش‌پریشی مبتلاست، هر لحظه ممکن است از مدرسه اخراج شود، اما او کار‌های مهم‌تری دارد: آذرخش زئوس به سرقت رفته است. آیا او می‌تواند آن را بازپس گیرد؟ کتاب مگنس چیس ۱: اساطیر اسگارد (The Sword of Summer) در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. مگنس، بعد از اینکه مادرش را از دست داد، سختی‌های زیادی کشید. او روزی در شهر اعلامیه‌هایی دید و فهمید که جانش در خطر است. اما ظاهر شدن ناگهانی دایی‌اش با رازی عجیب زندگی او را تغییر داد. کتاب آزمون‌های آپولو  ۱: پیشگوی مخفی (The Hidden Oracle) اولین جلد مجموعه‌ی آزمون‌های آپولو در سال ۲۰۱۶ به چاپ رسید. زئوس از پسرش، آپولو، خشمگین شده و او از کوه المپ به زمین سقوط کرده است. آن هم در نیویورک! اما برای برگشت دوباره به سرزمین خودش باید امتحاناتی را پشت‌سر بگذارد!  برای دریافت و خواندن برخی از بهترین کتاب‌های ریک ریوردان می‌توانید به وب‌سایت کتابراه مراجعه کنید و از خواندن این کتاب‌ها و غرق شدن در دنیای قهرمانان، اسطوره‌های یونانی و اسکاندیناوی لذت ببرید.  جوایز کسب شده توسط ریک ریوردان ریک ریوردن برای کتاب هرم سرخ جایزه بهترین کتاب لایبرری ژورنال را در سال ۲۰۱۰ به دست آورد. همچنین در سال ۲۰۱۱ جایزه بهترینکتاب در رده سنی کودکان برای عنوان هرم سرخ را از آن خود کرد و به طور هم زمان نیز همین جایزه برای بهترین نویسنده سال به او تعلق گرفت.   سلسله موفقیت‌های او همچنان ادامه یافت و در همین سال، برای اثر خود به نام آخرین بازماندگان المپ و همچنین دوباره برای مجموعه داستان‌های پرسی جکسون به ترتیب جایزه یومینگ سورینگ ایگل و میلنر را به کارنامه خود افزود. بیشتر بخوانید:شاعر و رمان نویس طبیعت گرا او در سال ۲۰۱۲ دوباره برای کتاب خود یعنی هرم سرخ جایزه ایندین پینت­براش را به دست اورد و نیز کتاب نشانه آتنا جایزه بهترین کتاب در رده سنی کودکان را در بلغارستان به او پیشکش کرد. در نهایت، برای کتاب چکش تور، جایزه استون وال را به خود اختصاص داد و موفقیت‌های خود را بیش از پیش کامل ساخت. اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی از آثار ریک ریوردان کریس کلمبوس در سال ۲۰۱۰ مجموعه فیلم‌های پرسی جکسون را ساخت. این فیلم‌ها از کمپانی فاکس قرن بیستم پخش شد و هنرمندانی مانند لوگان لرمن، براندون جکسون، الکساندرا داداریو و جیک آبل در آن ایفای نقش کردند.  شبکه‌ی دیزنی نیز در حال حاضر در حال ساخت سریالی تلویزیونی از روی کتاب‌های پرسی جکسون است. واکر اسکوبل قرار است در این سریال در نقش پرسی جکسون ظاهر شود.   منابع: کتابراه، انتشارات جنگل

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: نویسنده ی پرسی جکسون بهترین کتاب مجموعه ی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۰۶۷۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستان شگفت‌انگیز یک معلم در«مدیر مدرسه شریعت»/ از مبارزه با بهائیت تا تربیت چوپانی که مدیر مدرسه شد

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا، کتاب «مدیر مدرسه شریعت» داستان زندگی معلم شهید محمد تراب‌نژاد است که رحیم مخدومی نویسنده نام آشنا و صاحب سبک کشورمان آن را نوشته و انتشارات «رسول آفتاب» آن را منتشر کرده است. به مناسبت گرامی‌داشت هفته مقام معلم، گپ‌و‌گفتی درباره شخصیت و زندگی این معلم شهید با نویسنده این کتاب داشتیم که در ادامه با هم می‌خوانیم:

آقای مخدومی! در هفته بزرگداشت مقام معلم هستیم. از شما کتابی با عنوان مدیر مدرسه شریعت منتشر شده که موضوعش زندگی یک معلم شهید است. درباره این کتاب توضیح می‌دهید؟

کتاب «مدیر مدرسه شریعت» به معرفی یک معلم شهید به نام محمد تراب‌نژاد پرداخته است. شهید تراب نژاد از معلمان استان مازندران و شهرستان ساری است.

ایشان در دهه چهل معلم می‌شود و با توجه به اینکه فضا، فضای دوران طاغوت است کار‌هایی انجام می‌دهد که خیلی شگفت‌انگیز هستند و غالباً انتظار از یک شهروند جمهوری اسلامی می‌رود که این چنین بصیر باشد و جهادی کار کند. چون در نظام جمهوری اسلامی زمینه برای روحیه جهادی خیلی افزایش پیدا کرد. الگو‌ها فراوان و تشویق‌ها فراوان شد، اما در دهه چهل که خبر از اینها نبود و نه تنها خبری نبود بلکه موانع زیاد بود تا اتفاقاً شهید محمد تراب نژاد جهادی زندگی نکند.

درباره این زندگی جهادی و فعالیت‌های این معلم شهید بیشتر توضیح می‌دهید؟

یکی از مواردی که ایشان به آن ورود پیدا می‌کند مبارزه با بهائیت است. او شناختی از بهائیت نداشته، اما خودش را ملزم می‌کند تا آشنایی پیدا کند. سراغ استاد می‌رود و یک گروه تشکیل می‌دهد و جلساتی را پای تدریس استاد می‌نشیند.

کتاب‌هایی را می‌خواند تا به این جبهه آگاهانه ورود پیدا کند و در کار خودش انقدر حرفه‌ای عمل می‌کند که حتی یک فرد را به عنوان نفوذی در میان این فرق می‌فرستند و این فرد هم تا انتها جلو می‌رود، به گونه‌ای که برایش مشکلاتی هم ایجاد می‌شود. اما مثل شهید بزرگوار حسن باقری که در دوران دفاع مقدس در قلب دشمن و تا پشت جبهه‌های دشمن می‌رفت تا بتواند شناسایی درستی انجام بدهد و از این شناسایی درست برای ضربه زدن به دشمن به بهترین شکل استفاده کند، محمد تراب نژاد هم در مبارزه با بهائیت این شیوه را اتخاذ کرد و کار به جایی می‌رسد که ساواک مطلع می‌شود.

چرا برای ساواک فرقه بهاییت مهم بوده؟

بهاییت زاییده ساواک و ساواک زاییده صهیونیسم است. به همین دلیل ممانعت‌ها از طرف ساواک شروع می‌شود؛ اذیت‌ها، بازداشت‌ها، احضار‌ها و بازجویی‌ها. محمد تراب نژاد در عین این فعالیت‌ها یک معلم است و با اولین خاطره‌ای که برای حضور در اولین مدرسه براش رخ می‌دهد، نشان می‌دهد که معلمی را به عنوان شغل انتخاب نکرده است.

نگاه شهید تراب نژاد به معلمی اگر شغل نبود پس چه بود؟

تعبیر زیبایی معلم شهید رجایی دارد که می‌گوید:«اگر معلمی شغل توست رهایش کن». یعنی انتظار شهید رجایی این است که معلمی برای یک معلم عشق باشد. برای شهید تراب‌نژاد هم این چنین بود. برای اینکه خودش را برساند به آن مدرسه‌ای که معلمش بود و در دوردست و در روستا‌های دور افتاده قرار داشت باید با اسب و قاطر می‌رفت و از رودخانه عبور می‌کرد. خیلی سختی می‌کشید؛ به گونه‌ای که یک بار گرفتار سیلاب می‌شود و تا آستانه مرگ پیش می‌رود و مدت‌ها بابت این قضیه بیمار می‌شود، اما باز همچنان با عشق ادامه می‌دهد.

اینکه معلمی یک نوع عشق برای این شهید بوده را به چه شکل‌های دیگر در رفتار و منشش بروز می‌دهد؟

در آن مدرسه‌ای که ایشان مدیر می‌شود، مدیری نبوده است، چون تعداد افرادی که باید در مدرسه ایفای نقش می‌کردند، کم بودند. محمد تراب نژاد هم مدیریت داشته و هم تدریس می‌کرده است. این شهید از جمله افرادی نبود که بنشیند سر کلاس و هرکس ثبت نام کرده بیاد و به او درس بدهد. در روستا رصد می‌کرده ببیند که چه کسی باید الان سر کلاس باشد و نیست. با خانواده‌ها صحبت می‌کرد تا راضی شوند و فرزندشان را به مدرسه بفرستند.

اتفاق شیرینی که رخ می‌دهد این است که یکی از همین بچه‌ها که چوپان بوده و خانواده اجازه نمی‌داده مدرسه بیاید با پا در میانی محمد تراب نژاد مدرسه می‌آید و بعد معلم می‌شود و مدیر می‌شود و همین فرد جای محمد تراب نژاد مدیر همین مدرسه می‌شود. خاطرات این فرد هم در کتاب مدیر مدرسه شریعت آمده است.

این مدرسه که نام کتاب هم از آن وام گرفته شده، مدرسه شریعت است؟

نه. محمد تراب نژاد با وجود همه این فعالیت‌ها باز هم احساس می‌کند که این کار کم است و باید عمیق‌تر و ریشه‌ای‌تر کار کند به همین خاطر او در دوران طاغوت یک مدرسه اسلامی به نام شریعت تأسیس می‌کند که نام کتاب هم برگرفته از همین مدرسه است.

او آنقدر در این مدرسه زیبا کار می‌کند که روسای ادارات در دوران طاغوت هم ترجیح می‌دهند بچه‌های خودشان را در مدرسه شریعت ثبت نام کنند تا در مدارس دیگر. این شهید هیئت خانگی راه اندازی می‌کند و با دعای ندبه، هم روی دانش آموزان هم روی معلم‌ها کار می‌کند. از طرف دیگر او یک جوان بسیار شاداب، بشاش، کاری و ورزشی بوده و در ورزش کشتی قهرمان استان بوده است و همین باعث جذب افراد بسیاری به سمت او می‌شود.

ظاهراً این شهیددیداری هم با مقام معظم رهبری داشته است، جریان این دیدار چیست؟

بله. آوازه فعالیت‌های محمد تراب نژاد به گوش مقام معظم رهبری در مشهد مقدس می‌رسد و یک روز اتفاقاً تشریف می‌برند ساری و در مسجد جامع ساری با این شهید و جوان‌هایی که با او فعالیت می‌کردند، جلسه می‌گذارند و گفتگو می‌کنند و گزارش می‌گیرند. حضرت آقا جنس شناس بوده و این افراد را شناسایی و حمایت می‌کرده است و راجع به شهید تراب نژاد و دوستانش هم چیز‌هایی می‌شنوند که منجر به یک دیدار و یک جلسه می‌شود.

در ابتدای صحبت‌هایتان اشاره کردید که این معلم شهید اهل کار جهادی هم بوده. در این باره هم توضیح می‌دهید؟

همه این فعالیت‌ها مانع از این نبود که محمد تراب نژاد به فکر محرومین و مستضعفین و کار‌های جهادی نباشد. افرادی که شاید روحیه کار مبارزاتی و انقلابی ندارند، اما انسان دوست و عاطفی هستند کمک به همنوع را دوست دارند، چه برسد به شخصیتی مثل شهید تراب نژاد. این شهید افرادی با روحیه کمک به دیگران را بسیج می‌کند و به روستا‌ها می‌روند وکار‌های عمرانی برای نیازمندان انجام می‌دهند.

از ماجرای شهادت این شهید هم می‌گویید؟

شهادت محمد تراب نژاد هم مثل زندگی‌اش خیلی زیباست. در ایام تعطیلات نوروز که وقت استراحت معلم‌هاست و این ایام تعطیلات را معمولاً برای دید و بازدید و گشت و گذار سپری می‌کنند، محمد تراب نژاد در دورانی که انقلاب پیروز شده و دوران دفاع مقدس است و آرام و قرار ندارد و می‌داند رزمنده‌هایی که در جبهه‌ها هستند، هم پدر و مادر دارند و آنها هم دید و بازدید را دوست دارند؛ بنابراین کار خیلی قشنگی انجام می‌دهد.

مرکبات دوستان آشنایان و باغ خودش را در چندین ماشین بار می‌زند و تعطیلات خودش را اختصاص می‌دهد به اینکه کام رزمندگان را با میوه و مرکبات شیرین کند. او این کاروان را راه می‌اندازد و وارد جبهه آبادان می‌شود، اما در آن جا هواپیمای دشمن این کاروان او بمباران می‌کند و محمد به شهادت می‌رسد. معلم شهید محمد تراب نژاد امروز برای جامعه ما الگو است؛ برای گروه‌های جهادی الگوست، برای معلم‌های جوانی که می‌خواهند وارد آموزش و پرورش شوند الگوی بسیار بسیار تاثیرگذاری است.

او و معلم‌هایی مثل شهید ابراهیم هادی کلاسشان در چارچوب یک مدرسه و کلاس منحصر نشده بود و شاید بیشترین تأثیر این شهید و شهید ابراهیم هادی در بیرون از مدرسه روی دانش آموزان بوده یعنی همه جا معلم بوده‌اند نه فقط در کلاس و مدرسه. برای شهید محمد تراب نژاد در واقع جامعه کلاس درس اوست. جامعه مدرسه‌ای است که باید ایفای نقش کند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • مشارکت ۳۱ استان کشور در دومین دوره جشنواره ملی دوست من کتاب
  • کتاب صوتی «داستان‌های پارسی» در یونان منتشر شد
  • پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی در گذشت
  • رمان اجتماعی معمایی «آفرودیت» در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • داستان شگفت‌انگیز یک معلم در«مدیر مدرسه شریعت»/ از مبارزه با بهائیت تا تربیت چوپانی که مدیر مدرسه شد
  • ۳ رمان نوجوان تألیفی پیشنهاد خرید هادی خورشاهیان از نمایشگاه
  • چاپ مجموعه‌داستانی درباره شهدای شاه چراغ و اغتشاشات ۱۴۰۱
  • پل آستر درگذشت
  • مسوولان در نشر و چاپ کتاب نویسندگان را حمایت کنند
  • اختتامیه دومین جشنواره ملی «دوست من کتاب» در همدان